غزل شمارهٔ 689
1. بر بسته نقاب ، دل رباید
2. بنگر چه کند اگر گشاید
3. در آینهٔ وجود عالم
4. خود بیند و خود به خود نماید
5. ما دولت سر لی مع الله
6. یابیم ولی دمی نیاید
7. در دور دو چشم مست ساقی
8. توبه نکنیم و خود نشاید
9. چندان که خوریم می از این خم
10. نه کم شود آن و نه فزاید
11. یک ذات و صفات او فراوان
12. در هر صفتی دمی برآید
13. سید رند است و جام در دست
14. مستانه سرود می سراید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده