شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 693

1. خیال او به هر نقشی برآید

2. به هر آئینه روئی می نماید

3. برد خلقی و می آرد همیشه

4. از آن عالم به یک حالی نپاید

5. جهان روشن شود از نور رویش

6. اگر آن آفتاب ما برآید

7. چنین میخانه و رندان سرمست

8. کسی مخمور اگر ماند نشاید

9. به نور او جمال او توان دید

10. حجاب از چشم ما گر برگشاید

11. به شادی روی ساقی نوش کن می

12. که می عمر عزیزت می فزاید

13. به عشقش نعمت الله میرمستان

14. سرودی عاشقانه می سراید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساختم با آتش دل لاله زاری شد مرا
* سوختم خار تعلق نوبهاری شد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* لاف تقرب مزن به حضرت جانان
* زان که خموشند بندگان مقرب
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دلت گر به راه خطا مایلست
* ترا دشمن اندر جهان خود دلست
شعر کامل
فردوسی