شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 70

1. دردمندانیم و مانده بی دوا

2. همدم و همدرد ما هم درد ما

3. غرق در دریای بی پایان شدیم

4. غیر ما دیگر نباشد آشنا

5. آبرو جوئی بیا از ما بجو

6. تا بیابی آبروی ما ز ما

7. رو فنا شو تا بقا یابی ز عشق

8. بینوا شو تا ازو یابی نوا

9. بر در میخانه مست افتاده ایم

10. بی حجاب و فارغ از هر دو سرا

11. از وجود و از عدم آسوده ایم

12. باز رسته از فنا و از بقا

13. رند و سرمستیم در کوی مغان

14. نعمت الله گر همی جوئی بیا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ
* در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
* سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
شعر کامل
حافظ