شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 706

1. جسمی دارم که جان نماید

2. جانی است که آن روان نماید

3. عالم چو ظهور نور اسماست

4. هر نام از او نشان نماید

5. عینی است که صدهزار صورت

6. در دیدهٔ این و آن نماید

7. خوش آینه ایست جام و باده

8. معشوق به عاشقان نماید

9. ساغر متنوع است از آن می

10. دائم در وی چنان نماید

11. در آینه هر چه تو نمائی

12. آئینه به تو همان نماید

13. یک معنی و صدهزار صورت

14. سید به جهانیان نماید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بخور هرچ برزی و بد را مکوش
* به مرد خردمند بسپار گوش
شعر کامل
فردوسی
* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* سرو سهی که هست شب و روز در قیام
* چون قامتت بدید بر او فرض شد نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی