شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 714

1. عین او در عین اعیان شد پدید

2. آن چنان پنهان چنین پیدا که دید

3. آفتابست او و عالم سایه بان

4. چتر شاهی بر سر عالم کشید

5. جامی از می پر ز می بستان بنوش

6. این سخن از ما به جان باید شنید

7. در هوای یوسف گل پیرهن

8. همچو غنچه جامه را باید درید

9. لطف او آئینهٔ گیتی نما

10. از برای حضرت خود آفرید

11. ما حباب و عین ما آب حیات

12. نوش کن جامی بگو هل من مزید

13. سید ما از جمال پر کمال

14. می نماید هر زمان حسنی پدید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن چون برابر شود با خرد
* روان سراینده رامش برد
شعر کامل
فردوسی
* ای خوشا خلعت نوروزی بستان افروز
* جامه از اطلس زنگاری و تاج از مخمل
شعر کامل
وحشی بافقی
* گنج خواهی، در طلب رنجی ببر
* خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار
شعر کامل
سعدی