شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 729

1. هرکه در دریای بی پایان فتاد

2. همچو ما در بحر بی پایان فتاد

3. عشق جانان آتشی خوش برفروخت

4. شعله ای در جان مشتاقان فتاد

5. رند مستی سر به پای خم نهاد

6. غلغلی در مجلس رندان فتاد

7. آنکه جان بفروخت درد دل خرید

8. نیک سودا کرد و خوش ارزان فتاد

9. یار ما را کار با اغیار نیست

10. کار او ای یار با یاران فتاد

11. از سر کویش کسی کو دور شد

12. بی سر و پا سخت سرگردان فتاد

13. نعمت الله جان به جانان داد و رفت

14. خوش بود جانی که با جانان فتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز خنده رویی گردون فریب رحم مخور
* که رخنه های قفس رخنه رهایی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* به گرد گل هجوم خار دیدم، شد یقین صائب
* که بدخویی حصار عافیت باشد نکویان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
* ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
شعر کامل
سعدی