شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 767

1. در دیدهٔ ما نور رخ یار توان دید

2. یاری که نظر کرد در این دیده عیان دید

3. خوش نقش خیالیست که بستیم به دیده

4. نقاش در این نقش پدید است توان دید

5. صاحبنظر آن است که در هر چه نظر کرد

6. در صورت آن شاهد معنیش توان دید

7. روشن بود آن دیده که در مجلس رندان

8. چون جام مئی یافت هم این دید و هم آن دید

9. هر ذره که بینی به تو خورشید نماید

10. نور بصر ماست هر آن دیده که آن دید

11. در آینه بنمود جمال و چه جمالی

12. چون نیک نظر کرد به خود ، خود نگران دید

13. از نور خدا دیدهٔ سید شده روشن

14. هر کس که در این دیدهٔ ما دید چنان دید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای زلف یار سخت پریشان ودرهمی
* دست بریده که ترا شانه می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* با صبح بگویید که بیوقت مزن دم
* امشب شب وصل است نگه دار نفس را
شعر کامل
کمال خجندی
* ظاهرش با باطنش گشته به جنگ
* باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
شعر کامل
مولوی