غزل شمارهٔ 769
1. چشمم نورت در این و آن دید
2. روشن چشمی که آن چنان دید
3. غیری نگذاشت غیرت تو
4. غیر تو چو نیست چون توان دید
5. جام است و شراب هر دو با ما
6. این دیدهٔ ما همین همان دید
7. گوئی که چگونه دید چشمت
8. بگذر ز نشان که بی نشان دید
9. دریای محیط دیدهٔ ما
10. در جام جهان نما روان دید
11. دیده نظری ز نور او یافت
12. آن نور لطیف او به آن دید
13. در دیدهٔ مست نعمت الله
14. نوریست که چشم ما عیان دید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده