شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 774

1. دیده عمری به سر روان گردید

2. به هوا گرد این جهان گردید

3. به خیالی که روی او بیند

4. گرد بر گرد این و آن گردید

5. او نظر کرد دیده روشن شد

6. نور او هم به او عیان گردید

7. ذره ای بود و آفتابی شد

8. این چنین بود آن چنان گردید

9. خوش نشانی ز بی نشانی یافت

10. نام گم کرد و بی نشان گردید

11. هر که آمد به سوی میخانه

12. واقف از ذوق عاشقان گردید

13. نعمت الله فتاد در دریا

14. قطره اش بحر بیکران گردید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
* نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
شعر کامل
شیخ بهایی
* طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی
* صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست
شعر کامل
سعدی
* درون فروماندگان شاد کن
* ز روز فروماندگی یاد کن
شعر کامل
سعدی