شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 791

1. آفتابی را هویدا کرده اند

2. نور چشم ماه پیدا کرده اند

3. صورت و معنی به هم آراستند

4. این و آن گوئی که یکتا کرده اند

5. مجلس مستانه ای بنموده اند

6. دعوت رندان به آنجا کرده اند

7. چشم مردم دیدهٔ اهل نظر

8. خوش به نور خویش بینا کرده اند

9. عالمی را ساخته چون آینه

10. در همه خود را تماشا کرده اند

11. گنج اسما را به هر کس داده اند

12. رحمتی بر جمله اشیا کرده اند

13. نعمت الله را به ما بخشیده اند

14. این عنایت بین که با ما کرده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به زور گریه نتوان یار را یکرنگ خود کردن
* دورنگی اشک شبنم از گل رعنا نمی شوید
شعر کامل
صائب تبریزی
* سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
* وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* اینهمه رفتند و مای شوخ چشم
* هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار
شعر کامل
سعدی