شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 793

1. آب حیات ماست که می نام کرده اند

2. روحست و همچو راح در اینجام کرده اند

3. آنها که زاهدند ندارند ذوق می

4. ترک شراب ناب به ناکام کرده اند

5. در جام می مستیم درد خواره و رندیم دردمند خیال

6. ما را دوا به جام غم انجام کرده اند

7. رخش نقش بسته اند

8. آنگاه از لبش طمع خام کرده اند

9. از نور سیدم اثر صبح دیده شام

10. در تار زلف او خبر شام کرده اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی
* شب تنهاییم در قصد جان بود
* خیالش لطف‌های بی‌کران کرد
شعر کامل
حافظ
* هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
* باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
شعر کامل
حافظ