شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 805

1. بیا ای جان و ای جانان سید

2. بیا ای شاه و ای سلطان سید

3. بیا و جام می پر کن به ماده

4. که تا نوشیم با یاران سید

5. خراباتست و ما مست و خرابیم

6. حریف جملهٔ رندان سید

7. سر ما بعد از این و خاک پایت

8. به خاک پای سرمستان سید

9. ز کفر زلف او بستیم زُنار

10. از آن محکم بود ایمان سید

11. کتاب ذوق اگر خوانی سراسر

12. بود آن آیتی در شأن سید

13. همه کس نعمت الله دوست دارد

14. بود آن نعمت الله آن سید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آب حیوانش ز منقار بلاغت می‌چکد
* زاغ کلک من به نام ایزد چه عالی مشرب است
شعر کامل
حافظ
* نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
* چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
شعر کامل
حافظ
* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری