شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 817

1. یک نظر در چشم مست ما نگر

2. یک حقیقت در همه اشیا نگر

3. ما ز دریائیم و دریا عین ما

4. گر نظر داری درین دریا نگر

5. یار تنها با تو می گویم بدان

6. گر خبرداری درین تنها نگر

7. هر چه آید در نظر ای نور چشم

8. حضرت یکتای بی همتا نگر

9. عشق را جائی معین هست نیست

10. جای آن بی جای ما هر جا نگر

11. عالمی از نور او روشن شده

12. آفتابی در همه پیدا نگر

13. نعمت الله میر سرمستان بود

14. ذوق اگر داری بیا ما را نگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه مایه بر سر این ملک سروران بودند
* چو دور عمر به سر شد درآمدند از پای
شعر کامل
سعدی
* آن چه هر شب بگذرد از چرخ فریاد منست
* و آن چه آن مه را به خاطر نگذرد یاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* حیله در شرع محبت بازی خود دادن است
* خون خصم خویش را پرویز نامردانه ریخت
شعر کامل
صائب تبریزی