غزل شمارهٔ 822
1. هر چه می بینی همه مطلق نگر
2. خلق را بگذار و جمله حق نگر
3. عشق او در دریا و ما ماهی در او
4. حال این ماهی مستغرق نگر
5. عاشق و معشوق شد مشتق ز عشق
6. گر تو مشتاقی در این مشتق نگر
7. عشق او چون بلبل و جان برگ گل
8. گلستان و بلبل و رونق نگر
9. آیهٔ تنزیه و تشبیهش بخوان
10. این مقید بین و آن مطلق نگر
11. ما نه مائیم و نه او فافهم تمام
12. صورت و معنی این مغلق نگر
13. نعمت الله گوهر دریای ماست
14. گوهر دریا در این زورق نگر
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده