شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 868

1. رندانه بیا ساقی و خمخانه به دست آر

2. دستی بزن و ساغر و پیمانه به دست آر

3. ذوق ار طلبی یک نفسی همدم ما شو

4. در مجلس ما منصب شاهانه به دست آر

5. دل خلوت عشق است در او عقل نگنجد

6. رو صاحب این خانه و آن خانه به دست آر

7. سر بر قدم او نه و جان نیز بر آن هم

8. گر دست دهد دامن جانانه به دست آر

9. سردار شود هر که رود بر سر دارش

10. این مرتبهٔ عالی شاهانه به دست آر

11. در کنج دلت گنج خوشی هست طلب کن

12. نقدی تو از این گوشهٔ ویرانه به دست آر

13. از بندگی سید مستان خرابات

14. جامی بستان و می مستانه به دست آر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
* که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شعر کامل
حافظ
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
* هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
شعر کامل
حافظ