شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 875

1. گر تو مرد موحدی ای یار

2. چه کنی دوستی تو با اغیار

3. جام توحید نوش شادی ما

4. تا که گردی ز عمر برخوردار

5. تو به کثرت چنین گرفتاری

6. دم ز توحید می زنی هشدار

7. جام گیتی نما به دست آور

8. نظری کن به مجمع انواز

9. همه عالم خزانهٔ عشق است

10. خازنش بین و مخزن اسرار

11. دُردی درد نوش رندانه

12. دل بیمار می کنش تیمار

13. نعمت الله مدام سرمست است

14. درخرابات همدم خمار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
* گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
شعر کامل
حافظ
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* این چه دامی است که از سنبل مشکین داری
* که به هر حلقهٔ آن صد دل مسکین داری
شعر کامل
فروغی بسطامی