شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 901

1. شاهبازی درآمد از در باز

2. خیز و در پای او تو سر در باز

3. برو ای عقل چون درآمد عشق

4. خانهٔ خویشتن به او پرداز

5. دل به میخانه می کشد دیگر

6. مرغ جان می کند روان پرواز

7. جام جم خوش بود به ما همدم

8. نی و نائی به همدگر دمساز

9. ساز و سازنده هر دو می باید

10. ورنه بی ساز کی نوازد ساز

11. هست رازی میان دیده و دل

12. می کند فاش غمزهٔ غماز

13. سیدم دل ببرد از همه کس

14. لیک دل را گذاشت در شیراز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی تو، ای گل، سر گلگشت چمن نیست مرا
* که تماشای گلستان شما خوش باشد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* از نسیمی دفتر ایام بر هم می خورد
* از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ