شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 926

1. دل به دلبر گذار و خوش می باش

2. جان به جانان سپار و خوش می باش

3. نقش رویش که نور چشم من است

4. بنظر می نگار و خوش می باش

5. باش با جام می دمی همدم

6. نفسی خوش بر آر و خوش می باش

7. هر چه داری همه امانت اوست

8. جمله با او سپار و خوش می باش

9. چو همه اوست غیر او خود نیست

10. همه را دوست دار و خوش می باش

11. تنگهٔ زر یکی و تنگه بسی

12. تنگ ها زر شمار و خوش می باش

13. یار جانی نعمت الله شو

14. باش با یار ، یار و خوش می باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
* چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* رنگین سخنان درسخن خویش نهادنند
* از نکهت خود نیست به هر حال جدا گل
شعر کامل
صائب تبریزی