غزل شمارهٔ 926
1. دل به دلبر گذار و خوش می باش
2. جان به جانان سپار و خوش می باش
3. نقش رویش که نور چشم من است
4. بنظر می نگار و خوش می باش
5. باش با جام می دمی همدم
6. نفسی خوش بر آر و خوش می باش
7. هر چه داری همه امانت اوست
8. جمله با او سپار و خوش می باش
9. چو همه اوست غیر او خود نیست
10. همه را دوست دار و خوش می باش
11. تنگهٔ زر یکی و تنگه بسی
12. تنگ ها زر شمار و خوش می باش
13. یار جانی نعمت الله شو
14. باش با یار ، یار و خوش می باش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده