شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 966

1. غلغلهٔ عاشقان مجلس کوی غمش

2. سلسلهٔ اهل دل حلقهٔ موی غمش

3. در خم چوگان غم دل شده غلطان به سر

4. شادی آن سر که او گردد و کوی غمش

5. این دل مسکین من خرم و دلشاد شد

6. تا به مشامم رسید شمهٔ بوی غمش

7. مست می غم شدم شادی مستان غم

8. میل ندارم به هیچ جز که به سوی غمش

9. گفت من و گوی او راحت قلب حزین

10. جست دل و جوی جان دیدن روی غمش

11. بی سر و بی پا منم همدم رندان غم

12. سرخوشم و می روم بر سر کوی غمش

13. درد غم و درد او آمده درمان ما

14. سید ما شد به جان بندهٔ خوی غمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان من جان من فدای تو باد
* هیچت از دوستان نیاید یاد
شعر کامل
سعدی
* تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
* که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ
* نقش پای رفتگان هموار سازد راه را
* مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
شعر کامل
صائب تبریزی