شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 968

1. عشق او در جان روان می دارمش

2. جان چنین خوشتر چنان می دارمش

3. مهر او روشن تر است از نور چشم

4. گرچه از مردم نهان می دارمش

5. گنج عشقی دارم اندر کنج دل

6. لیک بی نام و نشان می دارمش

7. یک عروس بکر دارم در ضمیر

8. از برای عاشقان می دارمش

9. دردسر می داد عقل بوالفضول

10. از بر خود بر کران می دارمش

11. سید از داد و ستد آزاد شد

12. فارغ از سود و زیان می دارمش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غرض از کون تو بودی که ز پروردن نخل
* گرچه از خار گذر نیست غرض هم رطبست
شعر کامل
انوری
* حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
* که آشنا سخن آشنا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* کی کند ناخوب را بیداد خوب
* چون کند نامرد را کافور مرد
شعر کامل
سنایی