شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 990

1. گر مشکگ را شکی باشد به یک

2. کی موحد در یکی افتد به شک

3. ذوق بحر ما ز دریا دل طلب

4. یا در آور بحر و می جو از سمک

5. یک سبو بر آب و یک کوزه پر آب

6. آن یکی بسیار دارد این کمک

7. در نمکساز خوشی افتاده ایم

8. هر که چون ما اوفتد گردد نمک

9. همدم جام می ار باشی دمی

10. حاصل عمر عزیز است آن دمک

11. دُرد درد دل بود درمان ما

12. زخم تیغ عشق بر دل مرهمک

13. بزم عشاقست و سید در نظر

14. مست و دل شادیم و فارغ از غمک


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باز در این جوی روان گشت آب
* بر لب جو سبزه دمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
* که آشنا سخن آشنا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* جامه نیلی گشت و از سیلی رخم نیلوفری
* عاقبت این بود رنگم زین خم خاکستری
شعر کامل
وحشی بافقی