شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 15

1. روح اعظم صورت اسم اله

2. پرده دار حضرت آن پادشاه

3. آدم معنی است یعنی عقل کل

4. صورتش جام است و معنی عین گل

5. جزو کل از عقل کل حاصل بود

6. این کسی داند که او واصل بود

7. اسم الرحمن از او آموختیم

8. شمع خود از نور او افروختیم

9. اسم اعظم نزد ما باشد قدیم

10. یعنی بسم الله الرحمن الرحیم

11. بحر اعیان گر شود یک سر مداد

12. کی تواند داد این تقریر داد

13. ور قلم جاوید بنویسد کلام

14. همچنان باقی بود ما لا کلام

15. جمله اعیان صورت اسمای اوست

16. دوستدار و صورت خود دوست دوست

17. اول این بحر خوانندش ازل

18. آخرش باشد ابد ای بی بدل

19. مائی ما در میان بررخ نمود

20. ور نه بی ما این دوئی هرگز نبود

21. برزخ ما در میان پامال شد

22. ماضی و مستقبل ما حال شد

23. هو معنا و فانظروا معنی

24. انه ظاهر بنا فینا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بغیر اشک که راه نگاه من بندد
* که دیده قافله ای چشم راهزن بندد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* میان مهربانان کی توان گفت
* که یار ما چنین گفت و چنان کرد
شعر کامل
حافظ
* پرستنده آز و جویای کین
* بگیتی ز کس نشنود آفرین
شعر کامل
فردوسی