شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 18

1. یارم اگر ز سرش نقابی بسته

2. بگشوده دو زلف و خوش حجابی بسته

3. در دیدهٔ ما خیال روی خوبش

4. نقشیست که بر عارض آبی بسته

5. غیب مطلق حضرتی از حضرتش

6. عالم اعیان بود در خدمتش

7. هم شهادت حضرتی دیگر بود

8. عالم او ملک خوش پیکر بود

9. حضرتی دیگر بود غیر مضاف

10. در میان هر دو حضرت بی خلاف

11. وجه غیب مطلقش جبروت دان

12. علم معقولات ازین عالم بخوان

13. با شهادت وجه او باشد مثال

14. چار حضرت گفته صاحب کمال

15. هم مثال مطلقش را گفته اند

16. عارفان بسیار دُری سفته اند

17. باز ملکوتست وجهی دیگرش

18. با مثال روشن مه پیکرش

19. این مثالش را مقید نام گو

20. عالم ملکوت را اینجا بجو

21. حضرتی کو جامع این هر چهار

22. باشد او انسان کامل یاد دار

23. چار حضرت در یکی حضرت نگر

24. تا به بینی پنج حضرت ای پسر

25. غیب مطلق را نگر در عین او

26. هم شهادت بین در آن ملک نکو

27. از صفای نفس او ملکوت بین

28. وز مثال مطلقش جبروت بین

29. مجمع البحرین اگر جوئی وی است

30. صورتا جامست در معنی می است

31. مظهر الله قطب عالم است

32. روح و جسمش اصل و فرع آدمست

33. بی وجود او ندارد کس وجود

34. ظل الله است و سلطان شهود

35. عالمی را نور می بخشد مدام

36. از عطای اسم اعظم والسلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که شب ها دور از آن گل خاک بر سر می کنم
* همچو سبزه صبحدم از خاک سر بر می کنم
شعر کامل
جامی
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی
* یاد تو زود چون رود از دل که همرهش
* در اولین قدم نفس آخرین ماست
شعر کامل
محتشم کاشانی