شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 44

1. به تعیُن اگرچه اشخاصند

2. به حقیقت نه عام و نه خاصند

3. همه همدرد همدگر باشند

4. هر چه باشد به پای هم باشند

5. هر که همدرد دردمندان نیست

6. گوئیا از شمار ایشان نیست

7. درد دل دارم و دوا این است

8. درد می نوشم و شفا این است

9. ذوق رندی ما ز مستان جو

10. مستی می ز می پرستان جو

11. تا ز سرّ وجود آگاهم

12. محرم راز نعمت اللهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* طمع به خاک فرو می برد حریصان را
* ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
شعر کامل
رهی معیری
* بلبل مکن از گل گله بسیار، که آورد
* صد برگ برای تو و کارت به نوا کرد
شعر کامل
سلمان ساوجی