شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 47

1. همه عالم حجاب و عین حجاب

2. غیر او نیست این سخن دریاب

3. دفتر کاینات می خوانم

4. معنیش حرف حرف می دانم

5. شانه را گر هزار دندانه است

6. یک حقیقت هویت آن است

7. گر بگویم هزار یک سخنست

8. یوسفی را هزار پیرهن است

9. ظلمت و نور هر دو یک ذاتند

10. گرچه اندر ظهور آیاتند

11. ور ظهور است این منی و توئی

12. به مسما یکی به اسم دوئی

13. آنکه انسان کاملش نام است

14. نزد رندان چو باده و جامست

15. نوش کن جام می که نوشت باد

16. خم می دائما به جوشت باد

17. ساغر می مدام می نوشم

18. خلعت از جود عشق می پوشم

19. ما خراباتیان سرمستیم

20. در خرابات عشق پابستیم

21. می و جامیم و جان و جانانه

22. شاه و دُستور و کنج ویرانه

23. شیخ مرشد جنید بغدادی

24. مصر معنی و مشق دلشادی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای
* کنون که نوبت تست ای ملک به عدل گرای
شعر کامل
سعدی
* در آسمان نه عجب گر به گفته حافظ
* سرود زهره به رقص آورد مسیحا را
شعر کامل
حافظ