شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 6

1. گرنه ای باطل بیا و حق پرست

2. از مقید بگذر و مطلق پرست

3. حق وجود است و یکی می دانمش

4. گر چه باطل را عدم می خوانمش

5. چون یکی اندر یکی باشد یکی

6. در وجود آن یکی نبود شکی

7. یک وجود است و کمالش بی شمار

8. در دو عالم آن یکی را می شمار

9. زوج از تکرار فرد آمد پدید

10. این سخن از ما به جان باید شنید

11. زوج عالم دان و آن الله فرد

12. یک حقیقت خواه زوج و خواه فرد

13. فرد مطلق شد مقید در ظهور

14. گاه ظلمت می نماید گاه نور

15. نور مطلق از ظهور وی بود

16. ور نه اینجا نور و ظلمت کی بود

17. جامی از می پر ز می بستان بنوش

18. شادی رندان و سرمستان بنوش

19. قول ما حق است از حق می شنو

20. گه مقید گاه مطلق می شنو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* آدمیت حسن گندم گون پسندیدن بود
* هر که باشد این مذاقش در حساب آدمی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی