شاه نعمت‌الله ولی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

شمارهٔ 60

1. بشنو اسماء الهی یادگیر

2. زان که هم واحد بود او هم کثیر

3. ما صفات و ذات اسما خوانده ایم

4. اسم را عین مسمی خوانده ایم

5. اسم اسمست اینکه می خوانیش اسم

6. کی چنین خوانی اگر دانیش اسم

7. در مقام جمع روشن شد چو شمع

8. آنچه مخفی بود اندر جمع جمع

9. عارفان ذات و صفت دانند اسم

10. بی صفت دانش کجا خوانند اسم

11. می تجلی دان و جامش عالم است

12. بودن این هر دو هر دو با هم است

13. جام و می دریاب چون آب و حباب

14. تا سؤال هر دو را یابی جواب

15. جام و می با همدگر همدم شدند

16. صورت و معنی به هم محرم شدند

17. نیستی و دم ز هستی می زنی

18. از منی بگذر اگر یار منی

19. از خودی در حضرت او دم مزن

20. ملک توحید از دوئی بر هم مزن

21. آینه برداشت برقع برگشود

22. آن یکی از هر یکی او را نمود

23. در همه صورت تو آن معنی نگر

24. صورت و معنی خود یعنی نگر

25. سایه و خورشید از هم دور نیست

26. روشن است این چشم ما و کور نیست

27. برزخ است این حضرت و باشد در او

28. زین سبب غیب مضافی نام او

29. با شهادت وجه او باشد مثال

30. چار حضرت گفتم ای صاحب کمال


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
* نه هر که آینه سازد سکندری داند
شعر کامل
حافظ
* چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
* مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگست
شعر کامل
سعدی
* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی