شیخ بهایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 16

1. روی تو گل تازه و خط سبزهٔ نوخیز

2. نشکفته گلی همچو تو در گلشن تبریز

3. شد هوش دلم غارت آن غمزهٔ خونریز

4. این بود مرا فایده از دیدن تبریز

5. ای دل! تو در این ورطه مزن لاف صبوری

6. وای عقل! تو هم بر سر این واقعه مگریز

7. فرخنده شبی بود که آن خسرو خوبان

8. افسوس کنان، لب به تبسم، شکر آمیز

9. از راه وفا، بر سر بالین من آمد

10. وز روی کرم گفت که: ای دلشده، برخیز

11. از دیدهٔ خونبار، نثار قدم او

12. کردم گهر اشک، من مفلس بی‌چیز

13. چون رفت دل گمشده‌ام گفت: بهائی!

14. خوش باش که من رفتم و جان گفت که : من نیز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من چه دارم درنظر تا دل به آن خرم کنم؟
* پسته از یاد شکر در پوست خندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
* سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
شعر کامل
سعدی
* از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزاده‌وار
* کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
شعر کامل
خواجوی کرمانی