شیخ بهایینان و پنیر (فهرست)

بخش 11 - باقی سخن در توحید

1. می‌برد تا به خدمت ذوالمن

2. کش کشانش، دوشاخه در گردن

3. دو نهال است رسته از یک بیخ

4. میوه‌شان نفس و طبع را توبیخ

5. کرسی «لا» مثلثی است صغیر

6. اندر او مضمحل، جهان کبیر

7. هرکه رو از وجود محدث تافت

8. ره به کنجی از آن مثلث یافت

9. عقل داند، ز تنگی هر کنج

10. که در او نیست ما و من را گنج

11. «بوحنیفه» چه در معنی سفت

12. نوعی از باده را مثلث گفت

13. هست بر رای او به شرح هدی

14. آن مثلث، مباح و پاک ولی

15. این مثلث، به کیش اهل فلاح

16. واجب و مفترض بود نه مباح

17. زان مثلث، هر آنکه زد جامی

18. شد ز مستی، زبون هر خامی

19. زین مثلث، هرآنکه یک جرعه

20. خورد، بختش به نام زد قرعه

21. جرعهٔ راحتش، به جام افتاد

22. قرعهٔ دولتش، به نام افتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می رود عمر گرانمایه و ما غافل ازو
* وه که جز محنت و اندوه نشد حاصل ازو
شعر کامل
جامی
* به آستان خرابات سرکشی مفروش
* که بیست حج پیاده است یک نماز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی