غزل شمارهٔ 163
1. شکل مستانه و انکار شرابش نگرید
2. تا ندانند که مست است ، شتابش نگرید
3. آنکه گوید نزدم جام و زد آتش به دلم
4. چهره افروختن و میل کبابش نگرید
5. سد گل تازه شکفتهست ز گلزار رخش
6. گل گل افتاده برو از می نابش نگرید
7. تا نپرسیم از آن مست که کی میزدهای
8. چین بر ابرو زدن و ناز و عتابش نگرید
9. آنکه میگفت به وحشی که منم زاهد شهر
10. گو بیایید به میخانه ، خرابش نگرید
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده