وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 187

1. آیینهٔ جمال ترا آن صفا نماند

2. آهی زدیم و آینه‌ات را جلا نماند

3. روزی که ما ز بند تو آزاد می‌شدیم

4. بودند سد اسیر و یکی مبتلا نماند

5. دیگر من و شکایت آن بی وفا کز او

6. هیچم امیدواری مهر و وفا نماند

7. سوی مصاحبان تو هرگز کسی ندید

8. کز انفعال چشم تو بر پشت پا نماند

9. وحشی ز آستانهٔ او بار بست و رفت

10. از ضعف چون تحمل بار جفا نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ
* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی
* به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
* ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
شعر کامل
حافظ