وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 192

1. می‌کشم زان تند خو گر صد تغافل می‌کند

2. دیگری باشد کجا چندین تحمل می‌کند

3. می‌کند فریاد بلبل از کمال شوق باد

4. غنچه گویا خنده‌ای در کار بلبل می‌کند

5. بر رخ چون زر سرشک همچو سیمم دید و گفت

6. این گدا را بین که اظهار تجمل می‌کند

7. زلف او دل برد و کاکل در پی جانست وای

8. کانچه با جانم نکرد آن زلف، کاکل می‌کند

9. می‌کند بی نوگلی خونابهٔ دل در کنار

10. در چمن وحشی چنین دامن پر از گل می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
* باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
شعر کامل
مولوی
* ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو
* ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا
شعر کامل
مولوی
* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ