وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 22

1. سد حیف از محبت بیش از قیاس ما

2. با بیوفای حق وفا ناشناس ما

3. بودی به راه سیل بسی به که راه او

4. طرح بنای عشق محبت اساس ما

5. عیبش کنند ناگه و باشد به جای خویش

6. گو دور دار اطلس خویش از پلاس ما

7. ما را به دست رشک مده خود بکش به جور

8. اینست از مروت تو التماس ما

9. کفران نعمتش سبب قطع وصل شد

10. زینش بتر سزاست دل ناسپاس ما

11. ترسم که نایدش به نظر بند پاره نیز

12. دارد اگر نگاه تو زینگونه پاس ما

13. وحشی ازین عزا بدرآییم ، تا به کی

14. باشد کهن پلاس مصیبت لباس ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* توانگرا در رحمت به روی درویشان
* مبند و گر تو ببندی خدای بگشاید
شعر کامل
سعدی