وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 226

1. جستم از دام ، به دام آر گرفتار دگر

2. من نه آنم که فریب تو خورم بار دگر

3. شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی

4. تو برو بهر علاج دل بیمار دگر

5. گو مکن غمزهٔ او سعی به دلداری ما

6. زانکه دادیم دل خویش به دلدار دگر

7. بسکه آزرده مرا خوشترم از راحت اوست

8. گر سد آزار ببینم ز دل آزار دگر

9. وحشی از دست جفا رست دلت واقف باش

10. که نیفتد سرو کارت به جفا کار دگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهان چون شما دید و بیند بسی
* نخواهد شدن رام با هر کسی
شعر کامل
فردوسی
* علم دولت نوروز به صحرا برخاست
* زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
شعر کامل
سعدی
* در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
* من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
شعر کامل
سعدی