وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 26

1. دلم را بود از آن پیمان گسل امید یاریها

2. به نومیدی کشید آخر همه امیدواریها

3. رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی

4. مکن جانا که هست این موجب بی اعتباریها

5. به اغیار از تو این گرم اختلاطیها که من دیدم

6. عجب نبود اگر چون شمع دارم اشکباریها

7. به سد خواری مرا کشتی وفا داری همین باشد

8. نکردی هیچ تقصیر، از تو دارم شرمساریها

9. شب غم کشت ما را یاد باد آن روز خوش وحشی

10. که می‌کرد از طریق مهر ما را غمگساریها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
* برگیر و دهل می‌زن کان ماه پدید آمد
شعر کامل
مولوی
* ضیافتی که در آنجا توانگران باشند
* شکنجه ای است فقیران بی بضاعت را
شعر کامل
صائب تبریزی