وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. برزن ای دل دامن کوشش که کاری کرده‌ام

2. باز خود را هرزه گرد رهگذاری کرده‌ام

3. گشته پایم راز دار طول و عرض کوچه‌ای

4. چشم را جاسوس راه انتظاری کرده ام

5. می‌کنم پنهان ز خود اما گلم خواهد شکفت

6. کز دل خود فهم اندک خار خاری کرده‌ام

7. آب در پیمانه گردانیده‌ام زین درد بیش

8. در سبوی خود شراب خوشگواری کرده‌ام

9. ساقیا پیشینه آن دردی که اندر شیشه بود

10. دیگران را ده که من دفع خماری کرده‌ام

11. تا چه فرماید غلوی شوق در افشای راز

12. برخلاف آن به خود حالا قراری کرده‌ام

13. وحشی از من زین سرود غم بسی خواهد شنید

14. زانکه خود را بلبل خرم بهاری کرده‌ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* اگر چه مغز بادام است بس نغز
* بباید پوست کندن تا دهد مغز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ای گل شوخ که در شیشه گلابت کردند
* هیچ یادت ز اسیران قفس می آید؟
شعر کامل
صائب تبریزی