وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. نیستیم از دوریت با داغ حرمان نیستیم

2. دل پشیمان است لیکن ما پشیمان نیستیم

3. گر چه از دل می‌رود عشق به جان آمیخته

4. با وجود این وداع صعب گریان نیستیم

5. گو جراحت کهنه شو ما از علاج آسوده‌ایم

6. درد گو ما را بکش در فکر درمان نیستیم

7. آنچه مارا خوار می‌کرد آن محبت بود و رفت

8. گو به چشم آن مبین مارا که ما آن نیستیم

9. ما سپر انداختیم اینک حریف عشق نیست

10. طبل برگشتن بزن ما مرد میدان نیستیم

11. یوسف دیگر به دست آریم وحشی قحط نیست

12. ما مگر درمصر یعنی شهر کاشان نیستیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای
* بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما
شعر کامل
حافظ
* اشک است غمگسار دل داغدیدگان
* شبنم کند خنک جگر گرم لاله را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کی کند ناخوب را بیداد خوب
* چون کند نامرد را کافور مرد
شعر کامل
سنایی