وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 296

1. منفعل گشت بسی دوش چو مستش دیدم

2. بوده در مجلس اغیار چنین فهمیدم

3. صبر رنجیدنم از یار به روزی نکشید

4. طاقت من چو همین بود چه می رنجیدم

5. غیردانست که از مجلس خاصم راندی

6. شب که با چشم تر از کوی تو بر گردیدم

7. یاد آن روز که دامان توام بود به دست

8. می‌زدی خنجر و من پای تو می‌بوسیدم

9. وحشی از عشق خبر داشت که با سد غم یار

10. مرد و حرفی گله آمیز از و نشنیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دبستان ریاضت، فرد باطل نیستیم
* صفحه پهلوی ما را بوریا مسطر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* از رخ و زلفین او شطرنج بازی کرده‌ام
* زان که زلفش ساج بود روی او چون عاج بود
شعر کامل
سنایی
* کسی را که همت بلند اوفتد
* مرادش کم اندر کمند اوفتد
شعر کامل
سعدی