وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 339

1. فراغت بایدت جا در سر کوی قناعت کن

2. سر کوی قناعت گیر تا باشی فراغت کن

3. به چندین گنج رنج و محنت عالم نمی‌ارزد

4. چرا باید کشیدن رنج عالم ترک راحت کن

5. اگر خواهی که هر دشوار آسان بگذرد بر تو

6. خدنگ جور گردون را لقب سهم سعادت کن

7. ازین بی همتان خواریست حاصل اهل حاجت را

8. اگر خواهی که خود را خوارسازی عرض حاجت کن

9. اگر کوتاه خواهی از گریبان دست غم وحشی

10. چو من با کسوت عریان تنی خوگیر و عادت کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
* بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
شعر کامل
مولوی
* جز از گوی و میدان نبودیش کار
* گهی زخم چوگان و گاهی شکار
شعر کامل
فردوسی
* شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف
* کوزه‌ای چند نباتست معلق بر بار
شعر کامل
سعدی