وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 367

1. گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده

2. ببین کز اشک سرخم سد نشان بر خاک در مانده

3. بیا بنگر که غمناکیست چشم آرزو بر در

4. به امید نگاهی بر سراین رهگذر مانده

5. بجز من هر کرا دیدی ز بیماران غم گشتی

6. هنوز از کف منه خنجر که بیمار دگر مانده

7. برآمد عمرها کز دور دیدم نخل بالایش

8. هنوزم آن قد و رفتار در پیش نظر مانده

9. به هر کس گفته بی‌تقریب وحشی عرض حال خود

10. که در بزمت به این تقریب یک دم بیشتر مانده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ
* نقاب گل کشید و زلف سنبل
* گره بند قبای غنچه وا کرد
شعر کامل
حافظ
* خرمن گل بود و شد از مرگ شاخ زعفران
* صد گلستان بیش ارزد زعفران عاشقان
شعر کامل
مولوی