وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 373

1. سوی بزمت نگذرم از بس که خوارم کرده‌ای

2. تا نداند کس که چون بی اعتبارم کرده‌ای

3. چون بسوی کس توانم دید باز از انفعال

4. اینچنین کز روی مردم شرمسارم کرده‌ای

5. ناامیدم بیش از این مگذار خون من بریز

6. چون به لطف خویشتن امیدوارم کرده‌ای

7. تو همان یاری که با من داشتی صد التفات

8. کاین زمان با صد غم و اندوه یارم کرده‌ای

9. ای که می‌پرسی بدینسان کیستی زار و نزار

10. وحشیم من کاینچنین زار و نزارم کرده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشاط یکشبه دهر را غنیمت دان
* که می رود چو حنا این نگار دست به دست
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ
* بیابان بکردار جیحون ز خون
* یکی بی سر و دیگری سرنگون
شعر کامل
فردوسی