وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 48

1. ترک من تیغ به کف ، بر زده دامن برخاست

2. جان فدایش که به خون ریختن من برخاست

3. می‌کشیدند ملایک همه چون سرمه به چشم

4. هر غباری که ترا از سم توسن برخاست

5. خرمن مشک چو بر دور مهت ظاهر شد

6. دود از جان من سوخته خرمن برخاست

7. وحشی سوخته را بستر سنجاب نمود

8. هر سحرگه که ز خاکستر گلشن برخاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه را هست همین داغ محبت که مراست
* که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شعر کامل
سعدی
* گرم عذاب نمایی به داغ و درد جدایی
* شکنجه صبر ندارم بریز خونم و رستی
شعر کامل
سعدی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی