وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 58

1. بازم زبان شکر به جنبش درآمدست

2. نیشکر امید ز باغم بر آمدست

3. آن دولتی که می‌طلبیدیم در به در

4. پرسیده راه خانه و خود بر در آمدست

5. ای سینه زنگ بسته دلی داشتی کجاست

6. آیینه‌ات بیار که روشنگر آمدست

7. تا بامداد کوس بشارت زدیم دوش

8. غم را ازین شکست که بر لشکر آمدست

9. از من دهید مژده به مرغ شکر پرست

10. کاینک ز راه قافلهٔ شکر آمدست

11. وحشی تو هرگز اینهمه شادی نداشتی

12. گویا دروغهای منت باور آمدست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
* گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
شعر کامل
حافظ