وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 68

1. بسته بر فتراک و می‌پرسد که صیاد تو کیست

2. تیغ خون آلود خود دارد که جلاد تو کیست

3. ساختی کارم به یک پرسش که در کارت که بود

4. سخت پرکاری نمی‌دانم که استاد تو کیست

5. لب کنی شیرین و پرسی کیست چون بینی مرا

6. بنده‌ام یعنی نمی‌دانی که فرهاد تو کیست

7. گر عیاذبالله از رازی که می‌پوشم ز تو

8. برفتد این بوده روزی ، مرد بیدار تو کیست

9. گر خروشان نیستی وحشی ز درد بی‌کسی

10. چیست این فریاد و در کنج غم آباد تو کیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شیری که باشد شکارش پلنگ
* چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ
شعر کامل
فردوسی
* در این بازار عطاران مرو هر سو چو بی‌کاران
* به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شعر کامل
مولوی
* بر سر هر شاخ گل مرغی خوش الحان و مرا
* مهر خاموشیست چون برگ شقایق بر زبان
شعر کامل
وحشی بافقی