غزل شمارهٔ 87
1. چه لطفها که در این شیوه نهانی نیست
2. عنایتی که تو داری به من بیانی نیست
3. کرشمه گرم سال است ، لب مکن رنجه
4. که احتیاج به پرسیدن زبانی نیست
5. رموز کشف و کرامات سالکان طریق
6. ورای رمز شناسی و نکته دانی نیست
7. به هر که خواه نشین گر چه این نه شیوه تست
8. که از تو در دل ما راه بدگمانی نیست
9. مرا ز کیش محبت همین پسند افتاد
10. که گر چه هست سد آواز سرگرانی نیست
11. تو خون مردهٔ وحشی چرا نمیریزی
12. بریز تا برود ، آب زندگانی نیست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده