شمارهٔ 3
1. عالی رضی دین تویی آن شمع دل که هست
2. لفظ شکرفشان تو پیرایه صواب
3. با شمع دولت تو بر افروخت روزگار
4. درکام آرزو چو شکر گشت صبر و صاب
5. چون بخت در رخ تو شکرخنده زد چو صبح
6. گو تیره شو ز غصه آن شمع آفتاب
7. بشنو حکایتی ز شکر خوشتر و بدانک
8. چون شمع نیم مرده نه تن دارم و نه تاب
9. یاری که شمع مجلس انسست در جمال
10. با من برای و شکر کرد دی عتاب
11. جاری زبان من ز عتاب چو شکرش
12. افتاد چون زبانه شمع اندر اضطراب
13. تدبیر چیست کز پی تدبیر آن کنون
14. چون شمعم اندر آتش و چون شکر اندر آب
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده