ظهیر فاریابی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 42

1. ای گشته جهان جان ز مدحت

2. همچون لب دلبران پر از قند

3. چون ابر و گل ست ظلم و انصاف

4. در عهد تو این گری و آن خند

5. یک روز به شب نشد که گردون

6. از هیبت تو سپر نیفکند

7. من بنده که خاطرم نهالی ست

8. در باغ ثنای تو برومند

9. بی برگی اگر چه گفتنی نیست

10. یکبارگیم ز بیخ بر کند

11. فریاد مرا ز روزگار ست

12. تا چند ز روز گار تا چند

13. ای مادر روزگار هرگز

14. تازاده به از تو هیچ فرزند

15. تو وارث ملک روزگاری

16. در عهده توست قطع و پیوند

17. از دست حوادثم برون کن

18. بدنامی روزگار مپسند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت
* عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ناصح از بیهودگی آبروی خویش برد
* بوی خون آید ز افغان مرغ بی هنگام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی