ظهیر فاریابی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 6

1. باز بر جانم فراقت پادشاهی می کند

2. وانچ در عالم کشی کرد از تباهی می کند

3. شهر صبرم تا سپاه هجر تو غارت زدند

4. با من آن کردی که با شهری سپاهی می کند

5. بی گناهم کشت عشقت وای اگر بودی گناه!

6. حال چون بودی چو این در بی گناهی می کند؟

7. چشم تو دعوی خونم کرد و ابرو شد گواه

8. کژ چرا شد گرنه میلی در گواهی می کند

9. در غمم گفتی:صبوری کن!بلی،شاید کنم

10. هیچ جایی صبر اگر بی اب ماهی می کند

11. بر ظهیر این غصه کمتر نه که طبع او ز نظم

12. بر سپهر مهر مدح شاه ماهی می کند

13. شهریار شیر کینه نصرت دین بیشکین

14. آنک شمشیرش ز شیران کینه خواهی می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر به چشم دل جاناجلوه های ما بینی
* در حریم اهل دل جلوه خدا بینی
شعر کامل
رهی معیری
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* کسی از خرابهٔ دل نگرفته باج هرگز
* تو بر آن خراج بستی و به سلطنت نشستی
شعر کامل
فروغی بسطامی