اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1025

1. ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم

2. سگ تو ایم گر آلوده و اگر پاکیم

3. چه غم ززخم تو ما را غمی که هست این است

4. که مرهم دل غیری و ما جگر چاکیم

5. بیک نگاه تو صد جان دهیم و غم نخوریم

6. نگاه کن که ز شوق تو تا چه بی باکیم

7. اگر چه زهر فراق تو کار در جان کرد

8. بیا که زنده هنوز از امید تریاکیم

9. کجاست برق فنا کاتش افکند درما

10. که دیر شد که درین باغ خار و خاشاکیم

11. به گرد مرکب آنشهسوار کس نرسد

12. همین سعادت ما بس که صید فتراکیم

13. تو رخ متاب فلک گو بکین اهلی باش

14. که ما بمهر تو فارغ ز کین افلاکیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* صبر کن بر سخن سردش زیرا کان دیو
* نیست آگاه هنوز، ای پسر از نرخ پیاز
شعر کامل
ناصرخسرو
* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ