اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1024

1. سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم

2. مرانم از در خود این زمان که پیر شدم

3. امید از تو نگاهی بگوشه چشم است

4. من از جهان بامید تو گوشه گیر شدم

5. بجان هنوز خریدار یوسفم هر چند

6. که او عزیز جهان گشت و من فقیر شدم

7. نداشت زخم من از مرهم طبیبان سود

8. هم از خدنگ تو آخر دوا پذیر شدم

9. تو آفتابی از آن خوارم از تو یکذره

10. که من بطالع کم دره حقیر شدم

11. شدم به تیر ملامت نشانه در عالم

12. ز بسکه سینه کرده پیش تیر شدم

13. اسیر عشق تو چون اهلیم مکش زارم

14. که کشتنی نشدم گر ترا اسیر شدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
* سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم
شعر کامل
حافظ
* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ
* عیب نبود گر ترنج از دست نشناسم که نیست
* در همه مصرم کسی چون یوسف کنعان عزیز
شعر کامل
خواجوی کرمانی